نویسنده‌: عبدالغفور گردهانی

قصد من از طرح این سؤال هرگز به آن معنا نیست که خدای ناکرده ما مسلمان نیستیم، همه‌ی کسانی که «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ» می‌گویند و به شعایر اسلام عمل می‌کنند در دایره‌ی مسلمانی قرار دارند، اما منظور من بیان این احساس است که ما به عنوان مسلمان به خود افتخار می‌کنیم و پنداشت ما از این مسلمانی خودمان چیست؟
وقتی می‌شنویم تعدادی بوکسور مسیحی سیاهپوست در پاکستان مسلمان می‌شوند و علت مسلمان شدن خود را نبودن تبعیض در بین مسلمانان می‌دانند به ما مسلمانان چه احساسی دست می‌دهد، آنهم در زمانی که جشن‌های سال نوی مسیحی در دنیا برپا است! اشکی از شوق و افتخاری از دینمان ما را آکنده نمی‌کند! پناه بر خدا! از این همه عزت که خدایمان در این دنیا به ما داده است. بسیاری از ما چشمهای خود را به کجی‌ها و ناراستی‌هایی که در بین خودمان وجود دارد مشغول می‌کنند و از درک زیبایی‌های دینمان به غفلت می‌گذرانند.
درست است که شبح ترور بر سر ما مسلمانان می‌چرخد و برادران مسلمان ما می‌خواهند عزت مسلمانی دین محمد را به گمان خود حفظ کنند و نادانسته کاری می‌کنند که هم اینک با اتفاقی که در هواپیمای مقصد دیترویت قرار بود به عنوان هدیه کریسمس تقدیم مسیحیان شود که مدعی رحمت عیسی هستند هم اینک برادران و خواهران مسافر ما را پشت دستگاهی رد می‌کند که بدن آنها را نشان می‌دهد مگر اینکه به خود بمب بسته باشند و عزت آنها پایمال می‌شود. درست است که در کشورهای اسلامی برادران و خواهران مسلمان ما را حکام به عنوان محارب و بی‌دین محاکمه و زندان می‌کنند و گاه می‌کشند. اما ما هنوز هم احساس عزت می‌کنیم از اینکه بنده‌ی خدا و پیرو محمد(ص) هستیم، اخلاقی داریم که اخلاقمان به همان صورت نیمدار، علیرغم غفلتمان و علیرغم آنکه حاکمان ما باعث فساد آن شده‌اند بازهم قادر است هدیه‌ای برای کریسمس مسیحیان جهان باشد و 9 نفر را مسلمان کند! اما صدای مسلمان شدن آن نه نفر چندان نمی‌پیچد که صدا و فیلم آن جوان که در آن هواپیما می‌خواست دویست و اندی مسیحی را منفجر کند. سوگند به خدا که اگر اخلاق و اخلاصمان بر مدار آن دینی باشد که خداوند متعال ما را بر آن سرشته است اقوام دیگر گروه گروه و دسته دسته جزئی از مسلمانان خواهند شد همانگونه که امروز بیشترین گرایش به دین ما وجود دارد، علی رغم آنهمه تبلیغات سوء که رسانه‌های غربی نسبت به ما روا می‌دارند. حاکمان مسلمان حرکت‌های میانه‌رو را محدود و سرکوب می‌کنند تا مسلمانان خشن و عصبانی شوند و رادیکالیسم در بینشان گسترش یابد، درست همان کاری که دشمنان اسلام در دنیا انجام می‌دهند تا بتوانند با تحریک مسلمانان نگذارند آنها به رشد طبیعی مضامین و سیر تمدن‌ساز لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ادامه دهند، تا نگذارند که مسلمانان به شکوه تمدنی خود بازگردند، تا نگذارند که بقیه ملل دنیا به چشم رحمة للعالمین به ما بنگرند. هم اینک ما مسلمانان در وضعیت دشواری از جهت تطبیق خود بر دنیا قرار داریم:
1. علیرغم فشارهای داخلی آرامش و سیاست دور از خشونت‌ورزی را حفظ کنیم.
2. جوانان خود را به از بین خون و شیر سفید صلح به موجودی متعادل و دیندار حفظ کنیم.
3. به دشمنان خود بفهمانیم که ما رحمة للعالمین هستیم و دنیا را پر از صلح و شادی می‌کنیم و تبعیض‌ها را بر می‌داریم.
4. حاکمان خود را به قاعده شرعی نصیحت رهنمون شویم تا تحت تأثیر مضامین دینی دست از ظلم بردارند. مسلمانان رادیکال که می‌خواهند همه چیز را با شمشیر حل کنند البته که به زعم خود برایشان کاری راحت است اما در این میان سختی کار با اصلاحگران میانه‌رو است که در عین حفاظت بر اصول حق بر سر تیزی مو راه بروند و فرایند تمدنی را پیش برند. با همه این تفاصیل ما وارثان ابراهیم پیامبر، این نیای توحید کوتاه‌نظر نیستیم که مشرق و مغرب از آن خدایمان است و فراخنای هستی تنها مربوط به این سراچه‌ی محدود نیست، عزت نفس از درون اعتقادمان تراوش می‌کند که خداوند و همه‌ی نیروهای تحت کنترل او پشت سر ما حرکت می‌کند، سایه‌ی تواضع خود را بر سر همه‌ی مردم می‌گسترانیم تا بدانند که هرچه داریم از آن خدایمان است و هر وقت که بخواهد از ما می‌ستاند. علممان، مالمان و قدرتمان. به تزکیه خود و دوستانمان ادامه می‌دهیم تا با قلبی پاک نزد پروردگارمان حاضر شوند و هرگز مأیوس نمی‌شویم که خداوند نعمت‌ها و کمک‌هایش را قطعاً بر سر ما فرو خواهد ریخت و درهای بسته را به روی ما بازخواهد کرد. بر سر آرمانهای اسلام عزیز با صبر و تحمل پیش خواهیم رفت تا دین خدا را در گوشه گوشه‌ی دنیا حاکم کنیم، نه فقط حاکمیت سیاسی که این بهره اندک است و نخست حاکمیت دین بر قلوب مردم است و سپس بر ارض واقع. و ما نخواهیم ترسید از دشمنان دین خدا که مالک نفس و مال ما فقط خداست و اگر او نخواهد کس نتواند که ستاند... و ما برای دستیابی به نتیجه به هر چیز دست نخواهیم زد که این کار درخور طماعان و حریصان و لیئمان است که اگر خداوند ما را برای کاری صالح نداند بدان دست نخواهیم یافت. و از قانون خدا سرپیچی نخواهیم کرد، که از رگ گردن به ما نزدیکتر است و پلیس همراه ماست. عزت و ذلت ما دست خداست و از اینکه به یاد ماست سپاسگزار او هستیم و زبان به شکر می‌گشاییم که برترین صفت او رحمت است و حمد بر رب رحمان است. افتخار می‌کنیم به خدای خود، به پیامبر خود و به یاران پیامبر خود که زندگی‌اشان پر است از افتخار، و افتخار می‌کنیم به روشنگر راهمان قرآن مجید و برادران و خواهران مؤمنمان که رهروان پیامبر و اصحاب او هستند و افتخار می‌کنیم به تلاش‌های دعوتگران مسلمانمان که «قال الله» و «قال الرّسول» می‌گویند و تلاش دارند تا دین جاودانه را حاکم کنند. افتخار می‌کنیم به مسلمانان با اخلاق که در بین بقیه مردم گمشده‌اند و کسی از حالشان خبر ندارد. ‏ وَیَنصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزِیزاً (فتح/3) ‏و پیروزی نادر و نایابی بهره تو گرداند.
نگاه:
1.قران کریم.
2. مودودی سید ابوالاعلی، مبادی اسلام؛ تهران، نشر احسان.